«گیجماهی و ریزماهی»: قصه‌ای درباره‌ی پذیرش تازه ‌واردها

قصه‌‌ی «گیجماهی و ریزماهی» درباره‌ی یکی از مهارت‌های ارتباطی مهم میان همسالان است و به پذیرش تازه ‌واردها در گروه دوستی می‌پردازد.

در این قصه، خبری از راوی سوم شخص نیست. مخاطبین کودک من که در دوقسمت قبل، کاملاً با گیجماهی و دوستانش آشنا شده‌اند، حالا در این قصه همراه آنها می‌شوند و گویی در کنار آنها، چالشی جدید را در مواجهه با یک ماهی تازه‌وارد پشت سر می‌گذارند.

فضای قصه، به خاطر کارهای خنده‌دار گیجماهی، کاملا طنزآمیز است و همین باعث می‌شود تا مفهوم قصه بهتر در ذهن کودکان بنشیند.

خلاصه‌ی قصه

ماجرا از این قرار است که یک ماهیِ ریزِ خجالتی به اسم «ریزماهی»، به مدرسه‌ی ماهی‌ها می‌آید. گیجماهی به راحتی ماهی ‌تازه‌وارد را می‌پذیرد و با او با مهربانی رفتار می‌کند. اما دوستانش احساس خوبی به ریزماهی ندارند و دوست ندارند او را در گروه دوستی خوشان راه بدهند.

سرانجام، گیجماهی به کمک خانم ماهیفر (معلم مدرسه‌ی ماهیها)، به دوستانش نشان می‌دهد که پذیرش تازه‌واردها نه تنها دوستیهای قبلیشان را از بین نمی‌برد، بلکه باعث گسترش دنیای آنها می‌شود.

اهمیت موضوع

اهمیت پذیرش تازه‌واردها و به طور کلی، قصه‌های مرتبط با مهارت‌های ارتباطی با همسالان از این نظر است که هرچقدر کودک ما در زمینه‌های مختلف علمی، ورزشی، موسیقیایی و غیره آموزش دیده باشد، اگر مهارت ارتباط با افراد جامعه را نداند، هرگز نمی‌تواند از سایر مهارتهایش در صلح و آرامش بهره ببرد. به عقیده‌ی من، انسانها تنها در ارتباط با هم‌‌نوعانش است که می‌تواند خوشبختی درونی را تجربه کند.

امیدوارم که کودکان عزیزم از شنیدن این قصه نیز نهایت لذت را ببرند🥰

تصویرسازی‌های زیبای کلیپ حاصل زحمات و خلاقیت کاملیای عزیزم است که صمیمانه از او سپاسگزارم🥰