مزایای کولی بازی درآوردن!
یکی از رفتارهایی که کودکان از بدو تولد در آن تخصص دارند، این است که سر به زنگاه کولی بازی دربیاورند و به خواستههایشان برسند.
هر یک از ما والدین، بر سر برخی مسائل، حساسیتهای ویژهای داریم. گاه در مورد درس و مدرسه خیلی حساسیم، گاه در مورد آزار ندادن همسایهها، گاهی در مورد خوب به نظر رسیدن کودکانمان در مهمانیها یا رعایت سکوت در مکانهای عمومی و مواردی از این دست.
حال، درست در یکی از موقعیتهای فوق، کودک ما دست به کار شده و عجیبترین رفتاری را که قبلاً هرگز بروز نداده بود، رو میکند: آنچنان کولی بازی درمیاورد و زمین و زمان را به هم میدوزد که باور نمیکنیم این قشقرق کنندهی نابههنجار، همان کودک همیشگی خودمان است. لحظاتی این فکر از ذهنمان می گذرد که شاید موقع تحویل گرفتن بچه از بیمارستان، اشتباهی رخ داده که اکنون اینچنین گریبانمان را گرفته است!
در همان لحظات حساس است که ما والدین مستاصل شده و درحالیکه تا بناگوش سرخ شدهایم در پی راهی هستیم تا از این مخمصه نجات پیدا کنیم. البته که معمولاً در چنین مواقعی قادر نیستیم واکنش صحیحی نشان دهیم و در نهایت، کودک باهوش ما خیلی شیک و مجلسی به خواستهاش میرسد و لبخند رضایتمندانهای جانسوز، تحویلمان میدهد!
احتمالاً همهی ما با پوست و گوشت چنین تجربیاتی را از سر گذراندهایم. بگذریم که چه عواملی سبب بروز این رفتار از طرف کودکان میشود و راهبرد بهینه برای مواجهه با آن چیست. برگردیم به زندگی آدم بزرگ مآبانهی خودمان.
ما چقدر بلدیم برای رسیدن به خواستههایمان، در زمان مناسب کولی بازی دربیاوریم و از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم؟ چرا مایی که روزی خودمان جزو کولیبازی درآوَرَندِگان بودیم، حالا انقدر سریع در برابر خواستههایمان کوتاه میآییم؟ نه وقتشناس هستیم و نه مصر. خواستهای داریم که دستیابی به آن سالهاست جزو آرزوهایمان بوده اما با کوچکترین مانعی، منفعلانه میگوییم: ولش کن؛ نمیشود دیگر؛ قسمت نبود…
گاهی لازم است تا مثل بچهها، پایمان را محکم به زمین بکوبیم و بگوییم: «باید بشود! من علیرغم همهی سختیها، انجامش خواهم داد!» و با لبخندی پیروزمندانه به آرزوهایمان برسیم و تا عمق جانِ حسودهای پلاستیکی اطرافمان را بسوزانیم!
سایر لینکهای مرتبط با نسیم قصهها👈 اینجاست.