نسیم قصه ها

نسیم قصه‌ها

آموزش در خانه (هوم‌اسکولینگ) یا مدرسه؟ 

هوم‌اسکولینگ

آموزش در خانه (هوم‌اسکولینگ) یا مدرسه؟ 

بعد از دوران کرونا، ایده‌ی آموزش در خانه روز‌به‌ٰروز رواج بیشتری پیدا کرد و ضرورت مدرسه رفتن به‌تدریج در ذهن والدین و دانش‌آموزان کم‌رنگ شد. در این مدت، بسیاری از افراد به این نتیجه رسیدند که نه تنها لزومی به حضور دانش‌آموزان در مدرسه وجود ندارد، بلکه این کار اصلاً از پایه و اساس، غیرمنطقی است. از نظر مخالفان مدرسه، وقتی می‌توان دانش را فراتر از آنچه در کتب درسی آمده است، با پیشرفته‌ترین متد دنیا در منزل به کودک آموزش داد و تعاملات کودک را با طبیعت و دوستان انتخاب‌شده و موجه، به بهترین شکل ممکن مدیریت کرد، چه دلیلی دارد کودک به مدرسه برود؟ چرا باید با فرستادن کودکان و نوجوانان به مدرسه باعث افزایش حجم ترافیک، آلودگی هوا و قرارگیری آن‌ها در معرض انواع ویروس‌ها شویم و در عین حال، ضعف‌های نظام آموزش و پرورش را نیز تحمل کنیم؟

در حال حاضر، بسیاری از والدین، به‌خصوص در طبقات تحصیل‌کرده و مرفه جامعه، ایده‌ی مدرسه‌در‌خانه (هوم‌اسکولینگ) را برای فرزندان خود به اجرا درآورده‌اند. آن‌ها تمام همّ و غم خود را بر این معطوف داشته‌اند که خدماتی بسیار بالاتر از سطح مدرسه را به فرزندان خود عرضه کنند و تمام جوانب علمی، فرهنگی و اجتماعی مدرسه را خودشان پوشش دهند.

اما آیا به‌راستی آموزش در خانه می‌تواند تمام نیازهایی را که مدرسه برطرف می‌کند، پاسخگو باشد؟ این مسئله جوانب قابل تاملی دارد که در ادامه، یک‌به‌یک آن‌ها را مورد بررسی قرار داده‌ایم. 

هوم‌اسکولینگ و تداخل نقش والدگری با معلمی

یکی از بزرگترین چالش‌هایی که با مدرسه‌در‌خانه ( هوم‌اسکولینگ ) پدید می‌آید، تغییر نقش والدین به معلم است. وقتی دو نقش بسیار مهم و کلیدی را یک نفر برعهده گیرد، احتمال اینکه در ایفای هر دو نقش شکست بخورد، بسیار بالاست. نقش والدگری تحت هر شرایطی برای والدین در اولیت قرار دارد، زیرا این نقش تامین‌کننده‌ی امنیت روانی در فرزندان است. حال، وقتی با آموزش در خانه، والدین ساعاتی از شبانه‌روز را به معلم تبدیل می‌شوند، فرزند دچار سردرگمی و ناامنی می‌گردد و این آسیبی است که آثار آن تا آخر عمر بر فرزندان باقی خواهد ماند. 

از طرفی، والدین نیز از پذیرفتن هر دو نقش، دچار استیصال و خستگی مفرط می‌گردند و بعد از پشت سر گذاشتن چالش‌های فراوان، احساس گناه و بی‌کفایتی را در هر دو نقش تجربه خواهند کرد. این احساس وقتی به صورت ناخودآگاه گسترش میابد، سبب وخامت  اوضاع شده و رابطه‌ی والد-فرزندی را مخدوش می‌سازد. 

آموزش در خانه (هوم‌اسکولینگ) و معضلات استخدام معلم خصوصی

برخی از خانواده‌‌ها به‌منظور عدم مواجهه با مشکلات بالا، با هوم‌‌اسکول کردن فرزندان، معلم یا معلم‌های خصوصی استخدام می‌کنند. صرف‌نظر از اینکه این کار مخارج بسیار سنگینی را به خانواده تامین می‌کند، مواجهه‌ی دانش‌آموز با معلم هنگامی که در خانه است، بسیار متفاوت از مدرسه اتفاق می‌افتد.

در واقع، دانش‌آموز در منزل شخصی خود با حمایت پدر و مادرش معلم را به حضور پذیرفته و بر او تسلط کامل دارد. تدریس در چنین شرایطی برای معلم‌ها چندان خوشایند نیست و دست معلم را برای انجام برخی رفتارهای ضروری و طبیعی می‌بندد. علاوه بر این، در آموزش در خانه، قرار گرفتن دائمی دانش‌آموز در مرکز توجه معلم، توهم خاص بودن را در ذهن کودک به‌وجود می‌آورد و هرکجا در جامعه مرکز توجه نباشد، آزرده‌خاطر شده و حس می‌کند حقش پایمال شده است. 

حال‌آنکه درس خواندن در کنار دانش‌آموزان دیگر در مدرسه، به او می‌فهماند که برای خاص بودن و قرار گرفتن در مرکز توجه باید اقدامی متناسب با آن انجام دهد و خودش به آن دست پیدا کند.

هوم‌اسکولینگ و عدم ورود کودک به جامعه‌ی واقعی

کودکی که هوم‌اسکول شده و سال‌های مدرسه را در خانه و یا جوامع محدودی که والدین برایش مناسب می‌شمارند قرار می‌گیرد، عملاً هرگز وارد جامعه‌ی واقعی نشده و با چالش‌های دشوار یک جامعه‌ی واقعی دست‌وپنجه نرم نکرده‌ است. توجه داشته باشید که مواجهه با چالش‌های تلخ مدرسه هر کدام دوز ضعیف‌شده‌ی چالش‌هایی است که کودک در بزرگسالی، در جامعه‌ی واقعی، با آن دست‌به‌گریبان خواهد شد.

از درگیری با بچه‌های قلدر سال بالایی در حیاط تا حفظ خوراکی‌اش از دست شکموهای مدرسه، از مشاهده‌ی تدریس معلمی سخت‌گیر و بداخلاق تا معلمی مهربان و صبور، از طرد شدن از جمع دوستان یا تلاش برای یافتن دوستی صمیمی، همه و همه برای کودک سرشار از درس و نکته و پند است و عبور از هر کدام، تجربه‌ای ارزشمند را در توشه‌ی راه زندگی‌اش قرار می‌دهد. چنانچه ما با آموزش در خانه، به او اجازه‌ی مواجهه با این سختی‌ها را در محیط مدرسه ندهیم، کودک ما سیلیِ اول را در دوران بزرگسالی از جامعه می‌خورد و درد این سیلی گاهی آن‌قدر برایش طاقت‌فرسا و دور از ذهن است که می‌تواند زمینه‌ی افسردگی و فرار از جامعه را برایش فراهم سازد. 

دوری از گزند نظام آموزش و پرورش از طریق آموزش در خانه 

یکی از مهمترین دلایلی که والدین رنج برگزاری هوم‌اسکول را به جان می‌خرند، این است که فرزندانشان را از گزند نظام آموزش و پرورش در امان نگاه دارند. بدون شک، نظام آموزش و پرورش نه فقط در ایران، بلکه در تمام دنیا، القا‌کننده‌ی نوع خاصی از تفکر حاکم بر آن جامعه است و سعی دارد از طریق محتوای کتاب درسی دانش‌آموزان را به سربازانی بی‌چون و ‌چرا برای سیستم حکومتی تبدیل سازد.

عده‌ای برای فرار از این واقعیت ترجیح می‌دهند فرزندان خود را در منزل آموزش دهند و مانع از ورود آن‌ها به آن فضا شوند. آیا بهتر نیست به جای پنهان کردن این واقعیت از چشم فرزندانمان، آن‌ها را در خانواده مصون کرده و شجاعانه به مواجهه با آن بفرستیم؟ اگر کودک ما با مطالعه‌ی بخشی از کتاب درسی، سوالی در ذهنش شکل بگیرد و بتواند در مورد آن با والدینش به گفت‌و‌گو بپردازد و نتیجه‌گیری کند، شاید خیلی پرسودتر باشد تا اینکه اصلا با آن مطلب رو‌به‌رو نشود. 

راهبرد بهینه: تحکیم هویت فرزندان در خانواده

واقعیت این است که هویت اصلی بچه‌ها در خانواده شکل می‌گیرد و بسیاری از والدین این امر را نادیده می‌گیرند. مهاجرت،  هوم‌اسکولینگ ( آموزش در خانه ) و راهبرد‌هایی از این دست، صرفاً پاک‌سازی صورت مسئله است؛ چرا که در کشوری دیگر و در خانه‌ای که مدرسه تبدیل شده، باز هم معضلات از جنس دیگری وجود دارند و فقط از بحرانی به سوی بحرانی دیگر رفته‌ایم که گاهی پیچیده‌تر از بحران اول است. 

با وجود تمام نگرانی‌ها و دغدغه‌های کاملاً درست و به‌جایی که والدین برای مدرسه فرستادن فرزندان‌شان با آن رو‌به‌رو هستند، توجه به این نکته ضروری است که هویت اصلی بچه‌ها در بستر خانواده شکل می‌گیرد. پاک‌کردن صورت مسئله و مصون نگاه داشتن فرزندان در محیطی آکواریومی و غیر واقعی، از آن‌ها نسلی ضعیف و آسیب‌پذیر می‌سازد که نمی‌توانند روی پای خود ایستاده و مدام نیازمند حمایت والدین هستند. 

بنابراین، هویت فرزندان خود را در خانواده تقویت کرده، روی عزت‌نفس و اعتماد‌به‌نفس آن‌ها کار کنید، تا می‌توانید درباره‌ی معضلات و چالش‌های آزاردهنده با او گفتگو کنید و او را قدرتمند و مستقل وارد جامعه کنید. مطمئن باشید حمایت دورادور شما بسیار موثرتر از وابستگی آن‌ها به شما و کتمان حقایق است. 

به‌حداقل رساندن ساعات حضور کودکان و نوجوانان در مدرسه و ثبت‌نام‌شان در دوره‌های کاربردی و مفیدی که مهارت تفکر نقادانه را در آن‌ها تقویت کرده و متناسب با علایق و استعدادهایشان باشد،  می‌تواند از دیگر راهکارهای موثر برای اجتناب از معضلات هوم‌اسکولینگ و  آسیب‌های حضور در مدرسه به‌حساب بیاید.

سایر لینک‌های مرتبط با نسیم قصه‌ها اینجاست

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط