قصه‌گویی برای کودکان | ۱۲ دلیلی که باید قصه‌‌های کودکانه را جدی بگیریم

قصه‌گویی برای کودکان

قصهگویی برای کودکان یکی از مهمترین و کارآمدترین روشهای برقراری ارتباط موثر با بچهها است. قصههای کودکانه به سادگی میتوانند مفاهیم پیچیده را در ذهن بچهها جا بیندازند؛ مفاهیمی که توضیح آنها نیازمند ساعتها توضیح و بحث و کشمکش است. کافی است دست فرزندانمان را بگیریم و آنها را وارد دنیای قصهها کنیم؛ حضور در این دنیا آنقدر برای کودک لذتبخش است که ذهن او ناخودآگاه آمادهی پذیرش و یادگیری میگردد

امروزه با روی کار آمدن انواع و اقسام سرگرمیهای دیجیتالی و پیشرفته، بهنظر میرسد اهمیت قصهگویی برای کودکان تا حد زیادی کمرنگ شده است. همین میزان دور شدن از قصههای کودکانه، تاثیرات واضح و مشخصی بر کودکان داشته که من به عنوان مدرس نویسندگی به کودکان بخشی از آنها را به خوبی درک کردهام. این شد که تصمیم گرفتم در این مقاله از ۱۲ دلیلی سخن بگویم که باید قصهگویی برای کودکان و قصههای کودکانه را جدی بگیریم.

 

۱پرورش تخیل و خلاقیت در کودکان

در دنیای امروز، خانوادهها با پدیدهای مواجه شدهاند به نام: سرعت دنیا. این روزها سرعت پیشرفت تکنولوژی به حدی زیاد شده که والدین احساس میکنند برای عقب نماندن از آن، باید دانش روز را به سرعت فرا بگیرند و به فرزندانشان بیاموزند. در نتیجه، دانش نسبت به تخیل اولویت پیدا کرده است، چرا که کودکان چنان در بمباران دانش و اطلاعات قرار گرفتهاند که زمانی برای تخیل و خیالپردازی ندارند. در چنین شرایطی، یکی از راههایی که میتواند به خوبی از تخیل مراقبت کند و آن را زنده نگهدارد، قصهگویی برای کودکان است.  

در مقالهی «تخیل کودکان| آیا سقف خیالپردازی در کودکان امروز کوتاه شده است؟» گفتیم که تخیل به چه معناست، چقدر مهم است، عوامل محدودکنندهی تخیل در کودکان کدامند و چه راهکارهایی برای مقابله با این موانع وجود دارد. سپس در مقالهی «قصهگویی،راهبردی بینظیر در پرورش تخیل کودکان» توضیح دادیم که قصهگویی برای کودکان و قصههای کودکانه چگونه میتوانند بر پرورش تخیل کودکان تاثیرگذار باشند

هنگامی که کودک قصهای را از زبان والدین یا از طریق قصههای صوتی میشنود،مغز او به طور خودکار شروع به ساخت تصاویر مرتبط با قصه میکند. طبق تجربهای که من در زمینهی کار با کودکان داشتهام، اگر ده کودک بهطور همزمان به قصهای واحد گوش دهند و از کودکان بخواهیم تا هر یک تصویر شخصیت اصلی قصهرا آنگونه که تصور کردهاند نقاشی کنند، ده تصویر گوناگون از شخصیت اصلی قصه بهدست خواهد آمد

گاهی والدین تصور میکنند که برای پرورش تخیل کودکان باید حتما قصههای فانتزی و خیالی برای بچهها بگویند؛ اما آنچه مهم است، صرف قصهگویی و تصاویری است که کودک از قصهها در تخیل خود میسازد. قصههای کودکانه چه فانتزی باشند و چه واقعگرا، تاثیر خود را بر پرورش تخیل کودکان خواهند گذاشت. فقط به این نکته توجه داشته باشید، بچهها قبلاً تصاویر قصههایی را که تعریف میکنید، در کتابها یا کارتونها ندیده باشند.

   

۲ایجاد ریشهی فرهنگی

اگر انسان را مانند درختی در نظر بگیریم، ریشههای این درخت، همانعواملی هستند که او را به زندگی مرتبط میسازند. هر اندازه که انسان در طول زندگی و در حین شناخت خود، ریشههای متعدد و عمیقتری برای خودش بسازد، در برابر طوفانهای زندگی مقاومتر بوده و احتمال اینکه به پوچی و ناامیدی برسد، کمتر میشود. این ریشهها عبارتند از ریشههای اعتقادی، خانوادگی، مذهبی و … . یکی از مهمترین وظایف والدین این است که تا میتوانند برای فرزندانشان ریشه بسازند

قصههای کودکانه نمادی از فرهنگ ملتها هستند. هر بار که قصهای برای کودکمان میگوییم، او را با فرهنگ جامعه آشنا میکنیم. شنیدن قصهها به زبان مادری، آشنایی با نوع رفتار و گفتار شخصیتهای قصه و واکنشهایی که نسبت به یک اتفاق از خود نشان میدهند، همگی حاکی از فرهنگی هستند که با قصه به کودک منتقل میشود. قصهگویی برای کودکان ریشه‌‌ی فرهنگی میسازد و آنها را از طریق ریشهی فرهنگی به زندگی پیوند میدهد

 

۳تجربهی زندگی از نوعی دیگر (بزرگتر شدن دایرهی امن)

هر انسانی (اعم از کودک و بزرگسالتنها در شرایطی احساس امنیت و آرامش دارد که در محدودهی دایرهی امن خود قدم بردارد. دایرهی امن حیطهی تجربیات و مهارتهایی است که انسان در آنها به چیرگی رسیده است. انسان در دایرهی امن خود، نقش فاعلی دارد؛ به این معنی که زمام امور در دستان خودش است و همه چیز تحت کنترل اوست. هرچقدر تعداد تجربیات جدید و چیرگی بر آنها در زندگی کسی بیشتر باشد، دایرهی امن او بزرگتر میشود و در نتیجه، گسترهی شرایطی که در آن احساس امنیت دارد، افزایش میابد.

 لایهی بیرون از دایرهی امن، لایهی یادگیری است. در این لایه تجربیاتی وجود دارد که در حال پردازش است تا پس از چیرگی وارد دایرهی امن شود. هر آنچه از دایرهی امن و لایهی یادگیری خارج باشد، در حیطهی وحشت قرار میگیرد. انسانها در حیطهی وحشت «بیچاره» هستند؛ یعنی نمیدانند چه عکسالعملی باید نشان دهند و چگونه باید با آن شرایط کنار بیایند. واکنش انسان در این شرایط مبارزه، فرار یا یخزدن (fight, flight, freeze) است و اولین احساسی که تجربه میکند ناامنی است

والدین برای اینکه بتوانند احساس امنیت را در فرزندان خود افزایش دهند، باید تا جایی که میتوانند دایرهی امن او را گسترش دهنداین کار جز با دست زدن به تجربیات متفاوت حاصل نخواهد شد. اما آیا میتوان در دنیای واقعی کودک را با هر تجربهای مواجه ساخت؟ البته که نه. بنابراین میتوان از طریق قصه‌‌گویی برای کودکان، تجربیاتی نظیر مرگ عزیزان، یتیمی، زلزله، نگاه از دریچهی فرد غیرهمجنس و … را به صورت انتزاعی و غیرمستقیم وارد دایرهی امن کودکان کرد. کودکان با همذاتپنداری با شخصیت قصههای کودکانه، زندگی را از نوع دیگر تجربه کرده و آن تجربیات دایرهی امن آنها را گستردهتر میکند.

 

دایره امن
دایره امن

۴افزایش دایرهی لغات و مهارتهای کلامی

قصهگویی برای کودکان باعث میشود آنها واژگان متفاوت را در موقعیتهای مختلف بشوند و دایرهی واژگان آنها افزایش پیدا کند. گسترش دایرهی واژگانی باعث میشود تا مهارت کلامی در کودکان افزایش یابد

توجه داشته باشید که فکر و زبان با یکدیگر رابطهی مستقیم دارند. در جامعهای که بستر کلامی وسیعتر باشد، بستر فکری نیز وسیعتر است. کودکی که مهارت کلامی ندارد، جیغ میکشد. این مهارت کلامی است که سبب بهبود روابط و توانایی بیان خود میگردد. مهارت کلامی حتی باعث مهارت حل مسئله نیز میگردد

ژان پیاژه میگوید: «قبل از زبان هوش است و بعد از زبان، تفکربنابراین، افزایش دایرهی لغات و به تبع آن، افزایش مهارت کلامی یکی از مهمترین دلایلی است که باید قصهگویی برای کودکان را جدی بگیریم.   

 

۵افزایش قدرت خلق

شاید بسیاری از شما این جملهی معروف انیشتن را شنیده باشید که پاسخ به فردی پرسید چکار کنم کودکم دانشمند شود، گفت: «تا میتوانی برای او قصه بگو.» 

قصههای کودکانه ابزار خلق هستند؛ آنها ساختارهای ساخته شده در ذهن کودک را میشکنند و به کودکان کمک میکنند تا باور کنند اتفاقات به طرز دیگری هم امکان به وقوع پیوستن دارند. قصهگویی برای کودکان باعث میشود تا آنها نیز جرات دست زدن به خلق ماجراها و اتفاقات تازه را برای خود پیدا کنند و دست به خلق آثار هنری و اختراعات شگفتانگیز بزنند

 

۶ایجاد صلح

توجه کنید که منظور ما از صلح، نبودن جنگ نیست. صلح به معنای دیدن و پذیرفتن تفاوتهاست. قصههای کودکانه از راه احساس و نیاز با کودک مرتبط میشوند. این قصهها به کودک نشان میدهند که حتی وقتی شخصیتی اشتباه میکند، بدجنسی میکند، دروغ میگوید و کارهایی از این دست، در اثر احساس خاصی که در آن زمان داشته و نیازی که برآورده نشده، دست به انجام آنها زده است. پس به جای اینکه آدمهای اطرافش را به دلیل کارهای ناروا حذف کند و از آنها نفرت یا کینه به دل بگیرد، با آنها به صلح و پذیرش میرسد

توجه داشته باشید که ما وقتی کسی را با تمام اشتباهاتش میپذیریم، به معنای این نیست که به او حق دادهایم یا رفتارش را روا میدانیم. قصهگویی برای کودکان به آنها کمک میکند تا بفهمد «چرا» شخصیت آن رفتار را کرد؛ ولی این را هم بداند که ممکن است انتخاب خودش چنین رفتاری نباشد و از نظر او، چنین رفتاری ارزش انجام دادن را نداشته باشد. در مجموع، قصههای کودکانه باعث میشوند تا ریشهی بسیاری از نفرتها در کودک خشک شده و با جهان اطرافش به صلح برسد.  

ایجاد صلح و دوستی
ایجاد صلح و دوستی

۷آموزش غیرمستقیم

از مهمترین فواید قصهگویی بحث یادگیری و آموزش غیرمستقیم است. توجه داشته باشید که مفهوم «یادگیری» و «آموزش» با یکدیگر تفاوت دارد. «یادگیری» در بستر زندگی اتفاق میفتد؛ اما «آموزش» هدفمند و در پیِ تقاضا شکل میگیرد. از آنجایی که اثر و ماندگاری یادگیری بیشتر است،برای کودکان ارجحیت داد.   

قصههای کودکانه هم میتوانند سبب یادگیری شوند و هم آموزشهایی غیرمستقیم و اثربخش را دربربگیرند. هر مفهومی را میتوان با لذت و بهصورت غیرمستقیم به کودکان آموزش داد. واقعیت این است که مغز انسان دروازههای خود را به سوی لذت راحتتر باز میکند تا به سوی دانش. در نتیجه، هرگاه فرآیند آموزش را با لذت همراه کنیم، لذت در میزند، مغز درهایش را باز میکند و آموزش نیز به همراه آن وارد میگردد.

با قصهها میتوان تمام انواع علوم و مهارتها، مانند فیزیک، شیمی، زیستشناسی، نجوم، مهارتهای زندگی و غیره، را به صورت غیرمستقیم و همراه با لذت و سرگرمی به کودکان آموزش داد. قصهگویی برای کودکان میتواند ابزار مناسبی برای یادگیری معنای زندگی باشد. به همین دلیل است که خداوند نیز در قرآن، برای آموزش راه و رسم زندگی به انسانها، سراسر از قصههای آموزنده استفاده کرده است.

 

۸غلبه بر ترسها

احساس ترس به صورت ذاتی در تمام انسانها وجود دارد و از ابتدای خلقت، ضامن بقای انسان بوده است. اما اینکه از چه بترسیم میتواند امری اکتسابی و برگرفته از ترسهای والدینمان باشد. اصولاً انسانها از ناشناختهها و از آنچه دربارهي آن هیچ اطلاعات و تجربهای ندارند، میترسند

قصهگویی برای کودکان کمک میکند تا ظرف ترسهای انتزاعی و ناملموس را بکشنیم. به این ترتیب، میتوانیم بخش ناآشنا و ناآزمودهی زندگی را به بخش آشنا و چیره تبدیل کنیم و عامل ترسناک را به عامل شیرین تبدیل کنیم.

آنچه من در قصهی شاخولک انجام دادم، این بود که از مشکلات زندگی و ترسهای یک هیولا حرف زدم. با گوش دادن به این قصه، تمام آنچه کودک از موجود ناشناختهای به نام هیولا در ذهن پرورده است، فرو میریزد و او را به موجودی آسیبپذیر و حتی دوستداشتنی تبدیل میکند که مختص دنیای خیال است

 

۹افزایش عرض زندگی

شاید اصطلاح «عرض زندگی» قدری برای شما تازگی داشته باشد، چون ما بیشتر با اصطلاح «طول عمر» یا «طول زندگی» آشنا هستیم. ما در افزایش یا کاهش طول زندگی خود نقشی نداریم؛ اما عرض زندگی دست ماست و اندازهی زندگی، طول آن نیست، بلکه مساحت آن است؛ یعنی طول ضربدر عرض.

 عرض زندگی میزان سهم لذت در زندگی است. از عواملی که به عرض زندگی اضافه میکند، میتوان به قصه‌‌‌گویی، کتابخوانی، سفر کردن، گوش دادن به موسیقی و … نام برد. بنابراین یکی از راههای بسیار موثر برای افزودن به عرض زندگی فرزندانمان، قصهگویی برای کودکان است. فرزندان ما در قصههای کودکانه زندگیهای نزیسته را خواهند زیست و همراه با شخصیتهای داستان تجربیات انتزاعی فراوانی بهدست خواهند آورد که به عرض زندگی آنها خواهد افزود

 

۱۰ایجاد مهارت برقراری ارتباط

قصهگویی برای کودکان کمک میکند تا با انواع و اقسام شخصیتها بهصورت بیپرده و بدون سانسور آشنا شوند. نویسندهها آن دسته از احساسات و نیازهای خودشان را که قادر نیستند بهسادگی بیان کنند، در دل شخصیتهای داستانمیگذارند. کودک هر چقدر که بیشتر در معرض قصههای کودکانه باشد، با درونیات شخصیتها بیشتر آشنا شده، در زندگی واقعی میتواند احساسات و نیازهای اطرافیانش را بهتر درک کند و بدون احساس آزردگی، با طیف وسیعتری از افراد وارد رابطه شود. در نتیجه، یکی از مهمترین فواید قصهگویی برای کودکان، تقویت مهارتهای اجتماعی و ارتباطی با گروه همسالان است

 

۱۱ساختن خاطرهی جمعی مشترک

احتمالاً برای شما پیش آمده است که در مکانی عمومی با یکی از همنسلان خود برخورد کرده باشید و بدون اینکه او را بشناسید، قصهای مشترک از زمان کودکیتان شما را به هم نزدیک کرده و باعث شود دربارهی خاطرات مشترکتان مدتی با او به صحبت بنشینید. قصهها خاطرات جمعی مشترک میسازند و شما را با دیگران همقبیله میکند

یکی از راههایی که میتوانیم کمک کنیم تا کودکانمان با همنسلهای خودشان خاطرهسازی کنند،قصهگویی برای کودکان است. قصههای کودکانهی مشترک از قدیم سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل شده و کمک میکند تا انسانها به هم دل ببندند. علت خواندن متلها و هیچانههای به ظاهر بیمعنی، همین خاطرهسازی مشترک است تا بعدها انسانها در بزرگسالی دلهایشان به هم گره بخورد.   

 

۱۲ایجاد مزهی خوش کودکی

همهی ما گاهی اوقات از سختیهای زندگی خسته و دلزده میشویم. گاهی حالتهایی از افسردگی به سراغمان میآید و دلمان میخواهد تنها باشیم. در چنین مواقعی با به شدت نیاز داریم تا با توسل به چیزی خوشایند، از آن احساسات ناراحتکننده رها شویم

یکی از راههایی که والدین میتوانند توشهای دلپذیر را برای مواقع ناامیدی همراه فرزندان خود کنند، قصهگویی برای کودکان است. گاهی یادآوری پندی که در قصههای دوران کودکی خود شنیدهایم یا تداعی یک خاطرهی خوش از زمانی که در آغوش گرم و امن پدر یا مادر به قصههای کودکانه گوش سپردهایم، قوای تازهای برای ادامهی زندگی به ما میدهد.

 

قصهگویی برای کودکان را وارد بستر زندگی خود کنید      

همانطور که در این مقاله خواندید،قصهگویی برای کودکان فراتر از یک سرگرمی ساده است و اهمیت بسیار زیادی در زندگی و آیندهی کودکان دارد. احتمال دارد علاوه بر ۱۲ دلیلی که در این مقاله برشمردیم، دلایل دیگری نیز برای شخص شما وجود داشته باشد که قصههای کودکانه را جدی بگیرید و قصهگویی برای کودکان را به صورت روزانه و منظم وارد برنامهی زندگی خود کنید. در مقاله‌‌های بعدی، دربارهی چگونگی قصهگویی برای کودکان راهکارهایی را به شما ارائه خواهیم داد تا فرزندان خود را بیش از پیش با قصهها عجین کنید و قصهگویی را برای خودتان نیز لذتبخشتر سازید

شما چه تجربهای از قصهگویی برای کودکان دارید و چه تاثیراتی از این کار در کودکان مشاهده کردهاید؟ 

آیا فرزندان شما به شنیدن قصهها از زبان شما یا گوش دادن به قصههای صوتی علاقمند هستند؟ 

لطفاً تجربیات با ارزش خود را در کامنتها با ما به اشتراک بگذارید

 

منبع:

کارگاه «چیستی، چرایی و چگونگی قصهگویی» با تدریس استاد غزال نصیری 

 

5 پاسخ

  1. سلام،
    مقاله جالبی بود.
    شما برای والدین در مدرسه در این مورد کارگاه داشتید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *